به گزارش «راهبرد معاصر»؛ منطقه غربآسیا اهمیت راهبردی و منافع مهمی برای قدرتهای بزرگ دنیا دارد، به همین دلیل رویکرد قدرتها به منطقه غربآسیا همواره مبتنی بر ایجاد توازن قوا بوده است. قدرتهای بزرگ میدانند سه بازیگر و قدرت اصلی منطقه یعنی جمهوری اسلامی ایران، ترکیه و عربستان سعودی داعیه برتری در منطقه و دنیای اسلام دارند. از منظر قدرتهای بزرگ، جمع این سه قدرت در منطقه غربآسیا باید صفر باشد، زیرا هر عددی غیر از صفر، به طور مستقیم منافع آنها را در غربآسیا به چالش میکشد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، کشورمان به عنوان قدرت موازنهساز در غربآسیا به شمار میرفت و آمریکاییها تلاش کردند با محور قرار دادن ایران، موازنه قوا در غربآسیا ایجاد کنند تا بتوانند در منطقه به منافع حداکثری دست یابند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی زلزله بنیادین در منطقه رخ داد که شاید تا یک دهه باعث حیرت قدرتهای بزرگ در زمینه برهم خوردن معادلات راهبردی آنها در غربآسیا شد؛ اما موضوعی که پس از دوران حیرت آنها رخ داد، جایگزین کردن رژیم صهیونیستی به جای ایران به ویژه برای غربیها بود.
استقلال سیاسی و اقتصادی آنقدر برای کشورهایی که با هدف تبدیل شدن به قدرت نخست منطقه تلاش میکنند، مهم است که دست به هر اقدامی میزنند
غربیها که از تجربه انقلاب اسلامی در ایران درس گرفته بودند، نتوانستند به ترکیه و عربستان اعتماد کنند و سکان هدایت و توازن قوا در منطقه را در اختیار رژیم صهیونیستی قرار دادند. این در حالی بود که با وجود ایدئولوژیفروشی ترکیه و عربستان در سالهای اخیر درباره عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی و خیانت به آرمان فلسطین، این دو کشور جایی در معادلات غربیها و حتی شرقی ها نیافتهاند و بازیچه اهداف و وسیلهای برای تحقق مقاصد قدرتهای بزرگ شدهاند.
استقلال سیاسی و اقتصادی آنقدر برای کشورهایی که با هدف تبدیل شدن به قدرت نخست منطقه تلاش میکنند، مهم است که دست به هر اقدامی میزنند و شاید در آخرین گام، وقتی نمیتوانند با ابتکارات و ابداعات خود و با تکیه بر توان و دانش بومی به پیشرفت دست یابند، برای دستیابی به فناوری در عمل از محتوا تهی میشوند. مصداق بارز این موضوع تلاشهای مذبوحانه آنکارا و ریاض برای ایستادن یا رسیدن به پیشرفتهای مستقل تهران است.
این کشورها در مقابل پیشرفتهای ایران بسیاری از ارزشهای دنیای اسلام را ذبح کردند و البته چیزی نیز به دست نیاوردند. در راستای همین موضوع است که آمریکاییها به خود اجازه میدهند به رهبران عربستان بگوید «آنها گاو شیرده هستند». امروزه ارزشآفرینی کشورها بر مبنای نظام خودباوری و تکیه بر توان داخلی است. یکی از خاصیتهای دوران گذار نظم بینالمللی که در عرصه سیاست بینالملل با آن مواجهیم خودباوری و تکیه بر اصل خودیاری است. جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر همین اصل خودیاری توانست در بسیاری از صنایع دفاعی و تولید تسلیحات متعارف نظامی به خودکفایی دست یابد، معادلات غربیها در ایجاد توازن تصنعی در منطقه را برهم بزند و به لنگرگاه امنیتساز در منطقه پرآشوب غربآسیا تبدیل شود.
در ادامه اقدامات ایران برای ایجاد امنیتسازی برای خود و منطقه غربآسیا، تهران در روزهای گذشته از موشک کروز جدیدی رونمایی و بار دیگر چشمها را خیره کرد. سردار حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شبکه خبر سیما گفت: سومار، هویزه و طلائیه(ابومهدی) در بردهای کمتر کروزهای زمینپایه ایران بودند که اکنون «پاوه» نیز به آنها افزوده شد.
وی افزود: دیگر هیچ موشک غیر نقطهزنی نمیسازیم. از یکی از کشورهای دوست رادار خریدیم، اما در نهایت به ما تحویل داده نشد؛ ما از روی عکس توانستیم رادار بسازیم. به امید هیچ کس نخواهیم بود.
جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر همین اصل خودیاری توانست در بسیاری از صنایع دفاعی و تولید تسلیحات متعارف نظامی به خودکفایی دست یابد
حاجیزاده با تأکید بر توانمندی موشکی و پهپادی ایران گفت: با احتیاط میگویم تا دهها سال آینده نمیتوانند سامانهای برای مقابله با آن ایجاد کنند، اما میتوان گفت که اصلاً نمیتوانند مقابله کنند.
این در شرایطی است که پیشرفت خیرهکننده ایران در حوزه دفاعی و موشکی حیرت و وحشت غربیها را به همراه داشته است. پیش تر پهپادهای نقطهزن ایرانی بلای جان غربیها بود. در این راستا نشریه فارین افرز در مقالهای با عنوان «ظهور دیپلماسی پهپادها، تجارت تسلیحات و توازن قدرت را به هم میزند» ادعاهای گذشته غرب را در زمینه همکاری با روسیه مطرح کرد. این موضوع نشان دهنده نقش رو به رشد سلاحهای کنترل از راه دور در جنگ است. این جنگ همچنین نشان میدهد چگونه صادرات هواپیماهای بدون سرنشین به طور فزایندهای به ابزاری برای دیپلماسی تبدیل شده است.
در این گزارش آمده است: با افزایش استفاده از پهپادها، کشورها بر روی صادرات هواپیماهای بدون سرنشین برای افزایش نفوذ جهانی خود سرمایهگذاری میکنند. این موضوع بخشی از روندی تثبیت شده است که در آن دولتها مدتهاست از صادرات تسلیحات به عنوان ابزار دیپلماتیک استفاده میکنند. عصر نوینی از تجارت تسلیحات در حال ظهور است که در آن صادرکنندگان جدیدی مانند ایران جایگزین تأمینکنندگان سنتی تسلیحات شده و از صادرات پهپادها برای گسترش نفوذ در خارج از مرزهای خود بهره میگیرند.
حالا تهران با متنوعسازی تولید در صنعت موشکسازی خود، به بازیگری تبدیل شده که معادلات نظمساز منطقهای و بینالمللی را تغییر خواهد داد و این موضوع کار را برای ترکیه و عربستان سعودی و هم برای قدرتهای غربی سختتر خواهد کرد.